Russia is waging a disgraceful war on Ukraine.     Σταθείτε με την Ουκρανία!
Μερίδιο
Μέγεθος γραμματοσειράς
Μετάφραση
Swap languages

تابستان سرخپوستان

تو که خوب میدانی،
من هرگز به اندازه آنروز صبح خوشحال نبودم
ما روی شن های ساحل قدم می زدیم ،
ذره ای شبیه به این ساحل
پاییز بود ،
پاییزی که هوایش عالی است
فصلی که فقط برای شمال امریکا است.
تابستان بومیان صدایش می زنند ،
اما تو که خوب میدانی این فصل فقط مال ماست.
فقط از آن ماست.
با دامن بلندت ،
مثل یک نقاشی آبرنگ زیبا از ماری لارنسین، به من نگاه می کردی
به یاد دارم ،
بله خوب به یاد دارم که آنروز صبح چه چیزی به تو گفتم :
یک سال ، یک قرن ، ابدیتی پیش از این
 
ما به هر کجا که تو می خواهی می رویم ،
هر جا که تو دوست داری
و ما هنوز هم عاشق یکدیگر خواهیم بود
حتی اگر عشق مان مرده باشد
همه ی زندگی مانند آنروز صبح خواهد بود
با رنگ های تابستان بومیان
 
حالا من خیلی خیلی دور از آن صبح پاییزی هستم
اما اگر آنجا بودم
به تو فکر می کردم ،
که کجا هستی ؟ که ایا حالت رو به راه است ؟
که آیا من هنوز در ذهنت وجود دارم؟
من دارم به موجی نگاه میکنم
که هرگز به ماسه ی ساحل نمی رسه
می بینی ،
مثل این موج
من به عقب برمی گردم ،
درست مثل این موج
روی ماسه دراز می کشم
و به یاد دارم ،
به یاد دارم در بالاترین جزر و مد هم
خورشید و شادی بالای دریا می مانند.
و ابدیتی ، قرنی و سالی پیش ...
 
ما به هر کجا که تو می خواهی می رویم ،
هر جا که تو دوست داری
و ما هنوز هم عاشق یکدیگر خواهیم بود ،
حتی اگر عشق مان مرده باشد
همه ی زندگی مانند آنروز صبح خواهد بود
با رنگ های تابستان بومیان
 
Πρωτότυποι στίχοι

L'été indien

Στίχοι τραγουδιού (Γαλλικά)

Σχόλια