Russia is waging a disgraceful war on Ukraine.     Stand With Ukraine!
Share
Font size
Translation
Swap languages

تنها

نمی توانم چیزی را بیاد بیاورم
نمی توانم بگویم این رویاست یا واقعیت
در اعماق درونم فریادی را حس می کنم
این سکوت ترسناک آن(فریاد)را آنجا(درونم)سرکوب می کند
 
اکنون که جنگ در درونم است
بیدار می شوم،نمی توانم ببینم
که چیزی از من نمانده
چیزی واقعیت نیست اما درد اکنون
 
نفسم را می گیرم به طوریکه آرزوی مرگ کنم
آه،خدایا لطفا،کمکم کن
 
بازگشت در رحم مادر ان خیلی واقعیست
در تپش های زندگی که باید احساس کنم
اما نمی توانم جلو را ببینم تا آشکار کنم
نگاه کردن به زمانی که زندگی خواهم کرد
 
تغذیه شده توسط لوله ای که به من چسبیده
درست مثل تازگی زمان جنگ
وابسته به ماشین هایی که باعث بودنم می شوند
این زندگی را از خودم جدا کردم
 
نفسم را می گیرم به طوریکه آرزوی مرگ کنم
آه،خدایا لطفا،بیدارم کن
 
اکنون جهان رفته است
آه خدایا،کمکم کن
 
نفسم را می گیرم به طوریکه آرزوی مرگ کنم
آه،خدایا لطفا،کمکم کن
 
تاریکی زندانی ام کرده
همه ی چیزی که میبینم
ترس مطلق است
نمی توانم زنده بمانم
نمی توانم بمیرم
درون خودم به دام افتادم
بدنم سلولهایست که در آن محبوسم
 
مین های زمینی بیناییم را گرفته اند
گرفته شده سخنم
گرفته شده شنوایی من
گرفته شده دستانم
گرفته شده پاهایم
گرفته شده روحم
مرا با زندگی جهنمی ترک کرد
 
Original lyrics

One

Click to see the original lyrics (English)

Comments