-
Marta → traduzione in Persiano
✕
Traduzione
مارتا
مارتا داره تو اتاق من لباس میپوشه و آماده میشه
الآن ساعت شش صبحه
و خورشید طلوع کرده
لباسهاش روی کف زمین پهنن.
بوی شب میاد
بوی آتیش میاد
و اون لبخند میزنه،درحالیکه بهم میگه
که گرچه اون یه دیوونگی بود،بش خوش گذشته
به چشمام نگاه میکنه و بم میگه خداحافظ
هیچی جای شب پیشو نمیگیره
مارتا،میدونی که
من حاضرم نصف زندگیم یا یچیزی بیشتر رو بدم
فقط بخاطر اینکه با تو باشم.
مارتا،گوش کن
لطفا از زندگیم نرو
بذار که حداقل فقط
دوست تو باشم.
مارتا برای آخرین بار منو میبوسه
دهنش(لباش)هنوز برام مثل عسل شیرین میمونه
ازش میخوام بهم قول بده که بم زنگ خواهد زد
صورت خندونش میخواد بگه شاید
(ساق های)پاهاش با سپیده دم رقابت میکنن
اون شک نداره که میدونه چیکار کنه.
مارتا،میدونی که
من حاضرم نصف زندگیم یا یچیزی بیشتر رو بدم
فقط بخاطر اینکه با تو باشم.
مارتا،گوش کن
لطفا از زندگیم نرو
بذار که حداقل فقط
دوست تو باشم.
نه،نه،نه....
مارتا برای آخرین بار منو میبوسه
دهنش(لباش)هنوز برام مثل عسل شیرین میمونه.
مارتا،میدونی که
من حاضرم نصف زندگیم یا یچیزی بیشتر رو بدم
فقط بخاطر اینکه با تو باشم.
مارتا،گوش کن
لطفا از زندگیم نرو
بذار که حداقل فقط
دوست تو باشم.
Grazie! ❤ | ||
thanked 4 times |
Thanks Details:
Gli ospiti hanno ringraziato 4 volte
Pubblicato da khosroxx 2012-07-07
✕
Enrique Iglesias: 3 più popolari
1. | Bailando |
2. | Súbeme la radio |
3. | El perdedor |
Idioms from "Marta"
1. | No cabe duda |
Commenti
- Accedi o registrati per inviare commenti
Russia is waging a disgraceful war on Ukraine. Stai con l'Ucraina!