-
La Hija De Juan Simón → Persian translation
- •
✕
Translation
دختر خوان سیمون
"دختر خوان سیمون"
وقتی من جمله ام را تمام کردم
خیلی گم گشته و تنها بودم
اون (دختر) از غم مرد
و دلیلش من بودم
می دونم که مرگ خوبی داشت
(مثل یک دختر خوب مرد)
اونو بعد از ظهر دفن کردند
دختر خوان سیمون رو می گم
و در کل شهر، سیمون تنها گورکن شهر بود
او دخترش را به کول گرفت و به گورستان برد
و تنهای تنها گور را کند و زیر لب دعا خواند
و وقتی که بیلش در یک دست بود و کج بیلش روی شانه،
دوستانش ازش پرسیدند،
همه با هم این سؤال را کردند؛
از کجا داری میای خوان سیمون؟
(سیمون جواب داد) من یه گورکن هستم و از تدفین قلبم میام.
Thanks! ❤ | ||
thanked 12 times |
Thanks Details:
User | Time ago |
---|---|
art_mhz2003 | 4 years 1 week |
minidraculla | 8 years 11 months |
bahar1168 | 11 years 1 month |
Guests thanked 9 times
Submitted by Eman PGZ on 2012-12-24
✕
Yasmin Levy: Top 3
1. | Adio Kerida |
2. | Una noche más |
3. | La alegría |
Comments
ممنون از ترجمه خوبتون
فقط چندتا نکته
خط اول "condena" یعنی محکومیت
Sé que murió siendo buena > میدونم با وجود اینکه سالم بود مرد، یعنی مریض نبود