تا جایی که جا دارم عشق بهم بده
حدس میزنم میتونی احساسم رو بفهمی
نه, هیچ کس به جز تو تو قلبم نیست
تو تنها کسی هستی که دوستت دارم
پس بنابر این دیگه وقتش رسیده که ترکم کنی
و این شیرین تلخه [شیرین دردناک ]
و خیلی عمیق
این شیرین تلخه [شیرین دردناک ], [توضیح در آخر متن]
توضیح واژه تلخ و شیرین: شیرین و در عین حال دردناک از اینکه به زودی تمام خواهد شد، دردناک از اینکه به زودی باید ترکش کنی. چیزی که به به زودی باید ازش فاصله بگیری. تو فارسی فکر نکنم چنین واژهای داشته باشیم. مثلا دوستی رو بعد از سالها میبینی که فقط یک روز میتونه پیشت بمونه و بعدا دوباره باید بره. اون شب که با هم هستین برات خیلی لذت بخشه و دین حال وقتی به فردای رفتنش فکر میکنی تمام لذتش تبدیل به درد و تلخی میشه