حواس

تو دیگه حواس

نمیذاری واسه دلی که رو هواس

ساده میگه دوست داره و بی اداس

دلی که عاشق میشه بی سر وصداس

حواست کجاس

با منه دلت

منم اونی که واسش میزنه دلت

منم اون تیکه ی آخره پازلت

یه دریایی منم گمم تو ساحلت

من اگه عجیبه رفتارمو معلوم نیست اصلا کارم

تو بفهم چمه

فقط تو بلدی حالمو من جز تو کیو دارم

تو بفهم چمه

من اگه بهونه میگیرم و زود از کوره در میرم

تو بفهم چمه

بعضی وقتا از همه سیرم ، از این آدما دلگیرم

تو بفهم چمه

هیچی جذابیتش دائمی نیست

ولی تو همیشه جذابی برام

هر دفعه که غرق زیباییت میشم

عاشقونه تر میشه حال و هوام

من اگه عجیبه رفتارمو معلوم نیست اصلا کارم

تو بفهم چمه

فقط تو بلدی حالمو من جز تو کیو دارم

تو بفهم چمه

من اگه بهونه میگیرم و زود از کوره در میرم –

تو بفهم چمه

بعضی وقتا از همه سیرم ، از این آدما دلگیرم –

تو بفهم چمه

번역

Sense

You take all the senses

For the heart that sensibly

And simply tells you that it loves you without mockery

A heart that falls in love is always silent

Where are your senses?

Your heart is with me

I'm the one your heart beats for

I'm that last piece of your puzzle

You're a sea and I'm lost in your shore

If I'm acting weird and whatever I do isn't clear