ناخدا (Naakhodaa)

Compartilhar
Tamanho da fonte
Letras originais

ناخدا

کشتی من به گل نشست ناخدای خوبی نداشت
تن شکستمو ندید منو رو موج تنها گذاشت
به شوق مقصدی قشنگ تنمو به دریا زدم
دستم تو دست ناخدا میگفت که راه رو بلدم
 
اعتماد کردم بهش عاشقش شدم شدید
اما این عشق منو ناخدا هیچوقت ندید
 
این وسط افتادم و کسی منو نمیفهمه
ای خدا کاری بکن ناخدا چه بی رحمه
کشتی بی جون منم که راهو واسه تو ساختم
فکر نکن تو بردی نه من به خودم باختم
 
این وسط افتادم و کسی منو نمیفهمه
ای خدا کاری بکن ناخدا چه بی رحمه
کشتی بی جون منم که راهو واسه تو ساختم
فکر نکن تو بردی نه من به خودم باختم
 
رد پاهات هنوز روی قلبمه
همین رد پاها نمک روی زخممه
انگاری ساحلم با من همدرده
هردومون منتظریم ناخدا برگرده
 
این وسط افتادم و کسی منو نمیفهمه
ای خدا کاری بکن ناخدا چه بی رحمه
کشتی بی جون منم که راهو واسه تو ساختم
فکر نکن تو بردی نه من به خودم باختم
 
این وسط افتادم و کسی منو نمیفهمه
ای خدا کاری بکن ناخدا چه بی رحمه
کشتی بی جون منم که راهو واسه تو ساختم
فکر نکن تو بردی نه من به خودم باختم
 
Translation
 
Entre ou se cadastre para postar a tradução
Traduções de "ناخدا"
Comentários