A Rússia está travando uma guerra desgraçada contra a Ucrânia.     Ajude a Ucrânia!
Compartilhar
Tamanho da fonte
Tradução
Swap languages

صدایِ سکوت

سلام تاریکی، ای یارِ دیرینه
آمده‌ام تا دوباره با تو سخن بگویم
زیرا هنگامی که خفته بودم
رویایی، نرم‌ـ‌نرم به ذهنم رسید
و در آن پا گرفت
و این رویا که در ذهنم جای گرفت
هنوز در صدایِ سکوت باقی مانده است
 
من در خواب‌هایِ پریشانم تک و تنها
زیرِ نورِ چراغ‌هایِ شهر
بر سنگ‌فرشِ کوچه‌هایِ باریک قدم می‌زدم
یقه‌ام را در برابر سرما و رطوبت برگرداندم
آنگاه درخششِ یک تابلویِ نئونی چشمانم را زد
درخششی که تاریکی شب را شکافت
و بر صدایِ سکوت اثر گذاشت
 
و در آن روشناییِ آشکار
ده هزار تَن - شاید هم بیشتر- را دیدم
آدم‌ها حرف می‌زدند بی آنکه سخن بگویند
آدم‌ها می‌شنیدند بی آنکه گوش بدهند
آدم‌ها ترانه‌هایی می‌نوشتند که صدایش هرگز شنیده نمی‌شد
هیچ‌کس را یارای آن نبود
که صدایِ سکوت را بر هم زند
 
گفتم ای ابلهان، شما نمی‌دانید
سکوت مانندِ سرطان رشد می‌کند
سخنانم را بشنوید تا شاید به شما بیاموزم
دستانم را بگیرید تا شاید به شما برسم
اما سخنانم مانند قطره‌هایِ آرامِ باران فرو افتادند
و در چاهِ سکوت پیچیدند
 
و آنگاه آدم‌ها سر فرود آوردند
و در برابر خدایِ نئونی که ساخته بودند نیایش کردند
و آنگاه تابلو درخشید
و کلماتی بر آن نقش بست
که می‌گفت: " سخنان پیامبران
بر دیوارهای مترو و خانه‌ها
نوشته شده
و در صدایِ سکوت زمزمه شده است"
 
Letras originais

The Sound of Silence

Clique para ver a letra original (Inglês)

"The Sound of Silence" está nas coleções:
Idioms from "The Sound of Silence"
Comentários