فالگیر
نشست، نشست
نشست با چشمانی هراس آلود
تأملی در فنجان برعکس من کرد
گفت پسرم.. ناراحت مباش
گفت پسرم.. ناراحت مباش
همانا عشق برای تو نوشته شده است(سرنوشت توست)
ای پسرم
.............
ای پسرم
شهید خواهد بود
ای پسرم
شهید خواهد بود
ای پسرم
شهید خواهد بود
هر کس که در راه محبوب بمیرد
ای پسرم.
.......
دیده ام
بسیار دیده ام... و پیشگویی کرده ام
اما... تاکنون نخوانده ام
فنجانی شبیه به فنجانت را
دیده ام
بسیار دیده ام... و پیشگویی کرده ام
اما...تاکنون پسرم، ندیده ام
غم هایی چون غم های ترا
............
سرنوشت توست که تا ابد
در دریای عشق بدون بادبان برانی
و تمام زندگی ات
و تمام زندگی ات، کتابی از اشک خواهد بود.
تقدیر توست زندانی بمانی
بین آب و آتش
........
و با وجود همه سوختگی ها
و با وجود هر آنچه كه بر تو گذشته
و با وجود غمی که در ما سکنی دارد
شبانه روز
و با وجود بادها
و با وجود هوای بارانی و توفانی
عشق باقی می ماند پسرم
عشق باقی می ماند پسرم
بهترین سرنوشت ها
بهترین سرنوشت ها
....................
سرنوشت تو است که تا ابد گام برداری)
در عشق...بر روی تیغه خنجر
و تنها بمانی همچون یک صدف
و تنها بمانی همچون یک بید
و میلیون ها بار عاشق می شوی
و همچون پادشاهی شکست خورده باز می گردی
فنجان تو دنیای ترسناک است
و زندگی ات سفر است و جنگ
پسرم بسیار عاشق خواهی شد
و پسرم بسیار خواهی مرد
و به زنان کل دنیا عشق خواهی ورزید
(و همچون پادشاهی شکست خورده باز می گردی
.............
پسرم در زندگی ات زنی ست
که چشمانش، ستایش خدای را
دهانش همچون خوشه ای کشیده شده است
خنده اش نغمه ها ست و گل های سرخ
و موهایش کولی وار و دیوانه گون
به سراسر عالم سفر می کنند
...........................
پسرم همانا زنی که
تو دوستش می داری
او خود دنیاست
.............
اما آسمانت بارانی ست
و مسیرت بسته است...بسته
و محبوبت...پسرم
در قصری محافظت شده خوابیده است
(و قصر بزرگ است پسرم
و سگ ها و سربازان حفاظت اش می کنند
و شاهدخت ات خواب است)
.....................
هر کسی وارد اتاقش گردد، ناپدید خواهد شد
هر کس بخواهد دست او را بگیرد
هر کس به حصار باغش نزدیک گردد... ناپدید خواهد شد
هر کس بخواهد گیسوانش را از هم باز کند
ای پسرم
..........
پسرم به دنبال او خواهی گشت
و همه جاها
و سراغش را از موج دریا خواهی گرفت
و سراغش را از مروارید در ساحل می گیری
..................
و از دریایی به دریایی دیگر روانه خواهی شد
و اشک هایت رودهایی می سازند
....................
و غم هایت افزون خواهد شد
بطوری که از آن درختها می رویند
......................
و پسرم روزی باز خواهی گشت
غمگین،شکسته دل و تنها
و بعد از گذر عمر متوجه خواهي شد
که به دنبال رشته ای دود بوده ای
و محبوب ات
نه سرزمینی دارد
نه وطنی و نه نشانی
چه دشوارست که زنی را دوست داری
پسرم، که نشانی از او نیست.
1. منتقدان این آهنگ را بهترین آهنگ عرب زبان می دانند
2. ترجمه از متن عربی صورت گرفته
3. عبارات توی پرانتز، در اصل شعر هستند اما خواننده آنها را نخوانده است.
4. لازم به یادآوری نیست که عبدالحلیم بهترین خواننده تاریخ معاصر عرب است و این آهنگ بهترین آهنگ اونه.