✕
Translation
می‌جنگم بخاطر یک دلیل گم‌شده
ایناهاش، خالص مثل برف
نتونستم ببینمش چون سرم خیلی پایین بود
و چشم‌های کنجکاو، خیلی کج میشن
به روحم زهر میزنه، همونطور که عقل در چوبهٔ دار منتظره
منِ شکست‌خورده، دارم می‌جنگم بخاطر یک دلیل گم‌شده
منِ فرسوده‌شده، دارم می‌میرم بخاطر یک دلیل اشتباه
اینا ساعت‌های در اون بازهٔ زمانی هستن
هر چی بیشتر نشون‌شون بدی
بیشتر می‌خوان ازت بگیرن
یه چیزایی هیچ‌وقت توی باله‌ها تغییر نمی‌کنه
و همینطور که این جنگ توئه
مطلقاً هیچ راه فراری نخواهد بود
| Thanks! ❤ |  |  |
| thanked 1 time | ||
Submitted by 
saeedgnu on 2014-08-22
saeedgnu on 2014-08-22Added in reply to request by 
amin.saberi.asq
amin.saberi.asq Antimatter: Top 3
| 1. | Fighting for a Lost Cause |
| 2. | Leaving Eden |
| 3. | Conspire |
Comments
About translator
