• 2 translations
    English, Persian
Favorites
Share
Font Size
Original lyrics
Swap Languages

خذني بحضنك ابي اغفى

خذني بحضنك، ابئ اغفى اه مبطي ماغفيت
وان لمحت دموع عيني سوي نفسك ما لمحت
 
خذني بحضنك وبعثر كل جروحي وانقضيت
هزلي كتفي وكلي عيب تبكي لو سمحت
 
خذني بحضنك ابئ اغفى مبطي ماغفيت
وان لمحت، دموع عيني سوي نفسك، ما لمحت
 
كان حلمي في وجودك انسان يبكي لا بكيت
صار حلمي في وجودك انسان يفرح لا فرحت
 
كمت اشوف الناس مثلي كل ماجعت وضميت
مادريت ان الوادم، ناس فوق وناس تحت
 
Translation

در آغوشم بگیر، می‌خواهم بخوابم

در آغوشم بگیر، می‌خواهم بخوابم، آه که دیر زمانیست نخوابیده‌ام
و اگر اشکهایم را دیدی، خودت را به آن راه بزن
 
در آغوشم بگیر و همه زخمهایم را دور کن و اگر گریه کردم
به شانه‌ام بزن و بگو «گریه‌کردن زشت است»
 
در آغوشم بگیر، می‌خواهم بخوابم، آه که دیر زمانیست نخوابیده‌ام
و اگر اشکهایم را دیدی، خودت را به آن راه بزن
 
همیشه آرزو داشتم کسی باشد که وقتِ گریه من، گریان شود
بعدتر آرزو داشتم کسی باشد که با خوشی من خوش باشد
 
پیش‌تر مردم را مثل خودم می‌دیدم، اگر گرسنه یا تشنه بودم
هیچوقت گمان نمی‌کردم این قدر آدم‌ها با هم متفاوت باشند
 
Comments