✕
Fordítás
سلام
سلام
من راه می‌رم و از امیدی که به‌تو داشتم خداحافظی می‌کنم
ای رویایی که سریع گذشت
وقتی بهت امیدوار شدم اومدم بهت سلام کنم
با احتیاط ازم خداحافظی کن
سلام
من تقریبا راه افتادم، امیدوارم دوباره خوب ببینمت
من چند وقت پیش تقریبا گم کردمت
بعد از آخرین باری که همو دیدیم
هم‌صحبتیمون بهِم نچسبید
ای سال‌های رفته و باقی عمرم
ای ماجرایی که خوندمش و نتونستم تمومش کنم
ای حکایتی که تا شروعش کردم به فصل پایانی رسید
ای سال‌های رفته و باقی عمرم
ای ماجرایی که خوندمش و نتونستم تمومش کنم
ای حکایتی که تا شروعش کردم به فصل پایانی رسید
سلام
من و تو باهم کنار نیومدیم
از درون شکسته شدیم
جلو بقیه افتخار می‌کردیم، هرچند دیگه باهم نبودیم
خوب ظاهر نشدیم
ای سال‌های رفته و باقی عمرم
ای ماجرایی که خوندمش و نتونستم تمومش کنم
ای حکایتی که تا شروعش کردم به فصل پایانی رسید
ای سال‌های رفته و باقی عمرم
ای ماجرایی که خوندمش و نتونستم تمومش کنم
ای حکایتی که تا شروعش کردم به فصل پایانی رسید
سلام
من تو سکوت راه می‌رم
mahdifahimi✕
Souad Massi: Top 3
| 1. | راوي (Raoui) |
| 2. | غير انت (Ghir Enta) |
| 3. | الحق والباطل (Le bien et le mal) |
Hozzászólások
A fordítóról
