Favorites
Share
Subtitles
Font Size
Translation
Swap Languages

برنده همه چیز را می گیرد

نمی خواهم درباره ی چیز هایی صحبت کنم که دیگر گذشته اند
 
با این که دیگر گذشته اند، اما هنوز مرا آزار می دهند
 
من و تو تمام کارت هایمان را بازی کرده ایم
 
چیزی بیشتر از این برای گفتن ندارم، وقتی بازی قهرمانی ندارد، برای چه بازی کنیم؟
 
برنده همه چیز را می گیرد
 
بازنده همانند موجودی پست، کنار پیروزی ایستاده است، این سرنوشت اوست
 
وقتی در آغوشت بودم، فکر می کردم که به آن جا تعلق دارم
 
او را با احساس مجسم می کردم، تا برایم حصاری بسازد
 
تا خانه ای برایم بسازد، فکر می کردم در آن جا احساس قدرت خواهم کرد
 
ولی من احمق بودم، سرنوشت مرا به بازی گرفته بود
 
شاید خدایان هم تاس می ریزند، قلبشان به سردی یخ است
 
و هر کس که به این جا قدم بگذارد، عزیزی را از دست خواهد داد
 
برنده همه چیز را می گیرد، بازنده باید سقوط کند
 
این امر روشن و ساده است، چرا باید توضیح بدهم؟
 
اما به من بگو: آیا او تو را همانند من می بوسد؟
 
وقتی او تو را صدا می زند، همان احساسی را داری که وقتی من تو را صدا می زدم؟
 
جایی در اعماق وجودت باید بداند که من دلم برایت تنگ خواهد شد
 
ولی چه می توانم بگویم؟ باید از قوانین اطاعت شود
 
قضات تصمیم خواهند گرفت که دوست داشتن من پایدار می ماند یا نه
 
تماشاگران نمایش همیشه پایین سن می مانند
 
بازی دوباره شروع شده است، عاشق یا دوست؟
 
بزرگ یا کوچک؟ برنده همه چیز را می گیرد
 
اگر ناراحتت می کند، نمی خواهم درباره اش صحبت کنم
 
می دانم آمده ای تا با من دست بدهی
 
می دانم که وقتی مرا ناراحت و بدون اعتماد به نفس ببینی، احساس بدی خواهی داشت.
 
Original lyrics

The Winner Takes It All

Click to see the original lyrics (English)

Comments
citlālicuecitlālicue
   Thu, 04/01/2018 - 17:19

A change has been made to the last verse:

Before:
Someone winner
Take it all
And one loses
Has to fall

From a guide
From the side
Makes that feeling
Someone here

Takes it all
Has to fall
This is magic
Someone here

After:
So the winner takes it all
And then the loser has to fall
Throw a dice, cold as ice
Way down here, someone dear
Takes it all, has to fall
It seems plain to me