• Homayoon Shajarian

    مست نگاه

Share
Font Size
Persian
Persian
لب خندان تو، برق چشمان تو
برده قرار از دل عاشق زارم
با من بی نوا، بیش از اینم جفا
دگر مكن یارم
 
ای گل ارغوان، همچو سرو چمان
ای در شب تار من روشنایی
بت چین و ختن، روح و جانی به تن
دل می ربایی
 
آتش زده ای بر دل
وای از من و آه از دل
زندگی بی تو شده بی‌حاصل
دل شده مجنون، چه كنم با دل
 
مستم ز نگاه تو
زان چشم سیاه تو
همه دم افتاده به چاه تو
صنما سرگشته‌ی راه تو
 
من از عشقت آرام جان
شده‌ام شیدای زمان
من ز سودای وصل تو
گشته ام رسوای جهان
 
رفت از دستم اختیار
بردی از من صبر و قرار
در شب و روز تار من
مه و خورشیدی ای نگار
 
آتش زده‌ای بر دل
وای از من و آه از دل
زندگی بی تو شده بی حاصل
دل شده مجنون چه كنم با دل
 
مستم ز نگاه تو
زان چشم سیاه تو
همه دم افتاده به چاه تو
صنما سرگشته‌ی راه تو
 

 

Comments