• Rim Banna

    شمس الهوى → Persian translation

Favorites
Share
Font Size
Original lyrics
Swap Languages

شمس الهوى

الهوى في النفوسِ لاحتْ
فأشرقتْ عندها القلوبُ
الحبُّ أشهى إليّ مما
يقوله العارفُ اللبيبُ
شمسُ الهوى في النفوسِ لاحتْ
فأشرقتْ عندها القلوبُ
الحبُّ أشهى إليّ مما
يقوله العارفُ اللبيبُ
 
يا حبَّ مولاي لا تولِّ
عني فالعيشُ لا يطيب
لا أنس يصفو للقلبِ إلا
إذا تجلَّى له الحبيبُ
يا حبَّ مولاي لا تولِّ
عني فالعيشُ لا يطيب
لا أنس يصفو للقلبِ إلا
إذا تجلَّى له الحبيبُ
 
يا حبَّ مولاي لا تولِّ
عني فالعيشُ لا يطيب
لا أنس يصفو للقلبِ إلا
إذا تجلَّى له الحبيبُ
يا حبَّ مولاي لا تولِّ
عني فالعيشُ لا يطيب
لا أنس يصفو للقلبِ إلا
إذا تجلَّى له الحبيبُ
شمسُ الهوى في النفوسِ لاحتْ
فأشرقتْ عندها القلوبُ
الحبُّ أشهى إليّ مما
يقوله العارفُ اللبيبُ
شمسُ الهوى في النفوسِ لاحتْ
فأشرقتْ عندها القلوبُ
الحبُّ أشهى إليّ مما
يقوله العارفُ اللبيبُ
 
شمسُ الهوى
 
Translation

خورشید عشق

خورشید عشق در جان انسان‌ها روشن‌شد
آن‌وقت، دل‌ها درخشید
عشق برایم گواراتر است از چیزی که ‎
عارفِ خردمند می‌گوید
خورشید عشق در جان انسان‌ها روشن‌شد
آن‌وقت، دل‌ها درخشید
عشق برایم گواراتر است از چیزی که ‎
عارفِ خردمند می‌گوید
 
ای عشقِ سروَرم! از من جدا نشو!
که [اگر اینچنین شود] زندگی آزاردهنده می‌شود
دل هیچ آرامشی ندارد، مگر
وقتی دلدار براو متجلّی شود
ای عشقِ سروَرم! از من جدا نشو!
که [اگر اینچنین شود] زندگی آزاردهنده می‌شود
دل هیچ آرامشی ندارد، مگر
وقتی دلدار براو متجلّی شود
 
ای عشقِ سروَرم! از من جدا نشو!
که [اگر اینچنین شود] زندگی آزاردهنده می‌شود
دل هیچ آرامشی ندارد، مگر
وقتی دلدار براو متجلّی شود
ای عشقِ سروَرم! از من جدا نشو!
که [اگر اینچنین شود] زندگی آزاردهنده می‌شود
دل هیچ آرامشی ندارد، مگر
وقتی دلدار براو متجلّی شود
خورشید عشق در جان انسان‌ها روشن‌شد
آن‌وقت، دل‌ها درخشید
عشق برایم گواراتر است از چیزی که ‎
عارفِ خردمند می‌گوید
خورشید عشق در جان انسان‌ها روشن‌شد
آن‌وقت، دل‌ها درخشید
عشق برایم گواراتر است از چیزی که ‎
عارفِ خردمند می‌گوید
 
خورشید عشق
 
Comments