✕
Proofreading requested
Arabic
Original lyrics
لما تلاقينا
ولمّا تلاقينا على سفح رامة
وجدت بنان العامرية أحمرا
فقلت: خضبت الكف على فراقنا؟
قالت: معاذ الله ذلك ما جرى !!!
ولكنني لما رأيتك راحلاً
بكيت دماً حتى بللت به الثرى
مسحت بأطراف البنان مدامعي
فصار خضاباً في اليدين كما ترى
ولمّا تلاقينا على سفح رامة
وجدت بنان العامرية أحمرا
فقلت: خضبت الكف على فراقنا؟
قالت: معاذ الله ذلك ما جرى !!!
ولكنني لما رأيتك راحلاً
بكيت دماً حتى بللت به الثرى
مسحت بأطراف البنان مدامعي
فصار خضاباً في اليدين كما ترى
Persian
Translation
و آنگاه که یکدیگر را ملاقات کردیم..
و آنگاه که یکدیگر را در دامنه تپهای ملاقات کردیم
دستان «لیلی» را سرخ يافتم
پس گفتم: آیا پس از جداییمان حنا بستهای؟!*
گفت: پناه میبرم به خدا كه چنین کرده باشم!
اما آنگاه که دریافتم میخواهی [مرا] ترک کنی
آن چنان خون گریستم که خاک زمین از اشکهایم، تر شد؛
با انگشتان، اشکهایم را پاک کردم و اکنون دستانم را اینگونه خضاب کرده و [رنگین] میبینی!
Thanks! ❤ thanked 23 times |
You can thank submitter by pressing this button |
Thanks Details:
User | Time ago |
---|---|
Mohammad Reza Asadi Roshan | 2 years 5 months |
ehsan.yousefi.3 | 4 years 3 months |
mahdifahimi | 5 years 1 month |
art_mhz2003 | 5 years 3 months |
Guest | 5 years 3 months |
arc-en-ciel | 5 years 3 months |
Guests thanked 17 times
Submitted by
Leila_pn on 2020-06-29

Author's comments:
*حنا و خضاب بستن را كنايه و اشارت به «ازدواج» میدانند.
Comments
The poem by: Qays ibnu Elmollawah (Majnun Layla), dedicated to his beloved Layla Al-Amiriya (one of the most known love stories in history)
http://en.wikipedia.org/wiki/Layla_and_Majnun