وقتی میآی صدای پات از همه جادهها میآد
انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میآد
تا وقتی که در وا میشه لحظهٔ دیدن میرسه
هر چی که جاده است رو زمین به سینهٔ من میرسه
آه…
ای که تویی همه کسم بیتو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هر چی میخوام میرسم
به هر چی میخوام میرسم…
وقتی تو نیستی قلبمو واسه کی تکرار بکنم؟
گلهای خوابآلوده رو واسه کی بیدار بکنم؟
دست کبوترای عشق واسه کی دونه بپاشه؟
مگه تن من میتونه بدون تو زنده باشه؟
ای که تویی همه کسم بیتو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هر چی میخوام میرسم
به هر چی میخوام میرسم...
عزیزترین سوغاتیه غبار پیراهن تو
عمر دوبارهٔ منه دیدن و بوییدن تو
نه من تو رو واسه خودم نه از سر هوس میخوام
عمر دوبارهٔ منی تو رو واسه نفس میخوام
ای که تویی همه کسم بیتو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هر چی میخوام میرسم
به هر چی میخوام میرسم…