او به عنوان مدیتیشن، کارت بازی می کند
و آنهایی که با او بازی می کنند هرگز مشکوک نمی شوند//در كارتهای بازی او شكي وجود ندارد
او برای پولی که برنده میشود بازی نمی کند
او برای کسب احترام ( اعتبار ) بازی نمی کند
او ورق بازی می کند تا پاسخی را پیدا کند
هندسه ی مقدس شانس / محاسبه ی احتمالات
قانونی پنهان، از نتیجه ی احتمالی
اعداد رقصی را در پی دارند
میدانم كه پیك♠️ ، شمشیر یک سرباز است
میدانم كه گشنیز♣️ ، سلاح جنگ است
میدانم كه در این بازی خشت♦️ ( الماس ها ) ، به معنی پول است
اما این دل ♥️ ، شکل قلب من نیست
او ممکن است با سربازِ خشت، بازی کند
شاید بی بیِ پیک را در بازی بگذارد
او ممکن است یک شاه در دستش پنهان کند
در حالی که یاد آن محو می شود... ( او به قدری ماهر است که همه ی ورق هایش به درستی گذاشته میشود در عین این که شاید از یاد ببرد بازی ها را چگونه می برد...// مثل تایپیستی حرفه ای که ناخودآگاه بی آن که به جای حروف در صفحه کیبورد بیاندیشد به سرعت بدون نگاه به صفحه کلید، انگشتان خود را درجای مناسب کلمات قرار میدهد...)
میدانم كه پیك♠️ ، شمشیر یک سرباز است
میدانم كه گشنیز♣️ ها ، سلاحهای جنگ هستند
میدانم كه در این بازی خشت♦️ ( الماس ها)،به معنی پول است
اما این دل ♥️ ،شکل قلب من نیست
شکلش نیست، شکل قلب من نیست
اگر به او بگویم كه عاشقت بودهام
شاید فكر كنی که اشتباهی رخ داده است
من مرد چند چهرهای نیستم
نقاب من فقط یكی است🔹(پوکر بازها عادت دارند احساسات خود را از جمله عاشقی بروز ندهند)
کسانیکه [فقط]حرف میزنند چیزی نمیدانند
و به بهای خودشان میفهمند🔹(تظاهر به آگاهی و دانایی فرای آنچه که سزاوارش هستید خطرناک است)
مانند کسانی که در همه حال به شانس و اقبال خود ناسزا میگویند
و همچنین کسانی که از شانس خود هراس دارند، بازنده اند//( به عبارت دیگر کسانی که خیلی به شانس خود ناسزا می گویند، بیش از حد روی آن متکی هستند و کسی که از شانسش می ترسد بازی را می بازد )
میدانم كه پیك♠️ ، شمشیرِ یک سرباز است
میدانم كه گشنیز♣️ ،سلاحِ جنگ است
میدانم كه در این بازی خشت♦️ ، به معنی پول است
اما این دل ♥️ شکل قلب من نیست
شکل قلب من نیست
این شکلش نیست، شکل قلب من نیست
CHRIS BOTTI IN BOSTON | Shape of My Heart Sting & J. Groban
قسمت اول:( استینگ خود درباره این قسمت آهنگ می گوید: کارت باز آهنگ من بیشتر علاقه مند به جنبه عرفانی شانس است تا اینکه به دنبال پول باشد. این کار برایش مدیتیشن و معنویت است. بردن زیاد مهم نیست بلکه بازی کردن اهمیت دارد. این خود من هستم که با شغلم بازی می کنم: برای ساختن یک آهنگ پر طرفدار یا بردن جایزه گرمی و پول پارو کردن این کار را نمی کنم. بازی من برای موسیقی و ساخت کاری است خلاقانه. در فیلم نیز لئون چنین حالتی دارد او برای بدست آوردن پول آدم نمی کشد شغلش برایش یک جنبه ای غیر مادی دارد طوری که در صحنه ای از فیلم خود را نظافتچی معرفی می کند کسی که کثیفی ها را از بین می برد )
قسمت دوم:( استیک در مصاحبه سال ۱۹۹۳ چنین توضیح داد: می خواستم درباره یک ورق باز، یک قمار باز آهنگ بسازم که به خاطر بردن قمار نمی کند بلکه به خاطر دریافتن چیزی چنین کاری می کند. او می خواهد به منطق عرفانی شانس پی ببرد. او فیلسوف است برای پول یا بردن بازی نمی کند او فقط می خواهد به قانون پی ببرد – می خواهد منطقی که در شانس است را پیدا کند. او پوکر بازی می کند بنابرین ابراز احساسات برایش ساده نیست بازیکنان پوکر باید چهره ای بیخیال داشته باشند طوری که حریف متوجه استرس یا هرگونه احساسی در چهره اش نشود ) او در واقع هیچ احساسی بروز نمی دهد، یک ماسک دارد که تغییرش نمی دهد
قسمت سوم:
استینگ توضیح می دهد: کارت های ورق در واقع از کارت های تاروت استخراج شده اند و هزاران سال قدمت دارند و شکل کارت ها – خشت به معنای پول، گشنیز یعنی سلاح، پیک یعنی سرباز و دل به معنای عشق است – مرا بیشتر درگیر این بازی کرد. شکل کارت دل مانند قلب انسان نیست بنابراین اینجا بین واقعیت و فانتزی تضاد به وجود می آید
قسمت چهارم:
( کارش که ورق بازی است را به خوبی بلد است و نیازی به یاد آوری ندارد. پول، اسلحه، سرباز و عشق همه این عناصر را در فیلم لئون می بینیم و همین آهنگ را زیباتر می کند )
قسمت پایانی:
استینگ در مصاحبه با بیلبورد: همه می دانیم که شکل کارت دل در ورق بازی درست مانند قلب انسان نیست، اما در تمام مدت قمار درست مانند این است که اینها یکسان هستند. در فیلم نیز لئون سعی دارد به ماتیلدا نشان دهد آن چیز که نشان می دهد نیست و شخصی متفاوت است
همانطور که گفته شد او یک بازکن پوکر است و عادت دارد احساساتش را بروز ندهد. این حالت برای یک پوکر باز عالی است اما برای فردی عاشق وحشتناک است. استینگ قماربازی را به تصویر می کشد که گرفتار چنین مشکلی شده. در فیلم نیز لئون با چنین مشکلی دست و پنجه نرم می کند او همیشه یک فرد خونسرد است که در کشتن آدم ها حرفه ای است اما این تنها یک ماسک است و در زیر آن او عاشق ماتیلدا است. عشقی که تا پایان از بیانش ترس دارد چون نمی داند واکنش ماتیلدا چیست